تحلیل انتقادی دیدگاه مدرّس زنوزی درباره معاد جسمانی
تبیین فلسفی معاد جسمانی از مهمترین مباحث فلسفه، به ویژه پس از صدرالمتألهین، است. دیدگاه آقاعلی مدرس زنوزی در این مسئله مبتنی بر این اصول است که اولاً نفس پس از مرگ، ودایع و ویژگیهایی متناسب با هویّت خود را در ذرّات و عناصر بدن باقی میگذارد؛ و ثانیاً این ودایع و ویژگیها سبب حرکت جوهری و تحوّل وجو...
Guardado en:
Autor principal: | |
---|---|
Formato: | article |
Lenguaje: | FA |
Publicado: |
Imam Sadiq University
2013
|
Materias: | |
Acceso en línea: | https://doaj.org/article/07367dfaec5e45ed8ade955365bfe659 |
Etiquetas: |
Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
|
Sumario: | تبیین فلسفی معاد جسمانی از مهمترین مباحث فلسفه، به ویژه پس از صدرالمتألهین، است. دیدگاه آقاعلی مدرس زنوزی در این مسئله مبتنی بر این اصول است که اولاً نفس پس از مرگ، ودایع و ویژگیهایی متناسب با هویّت خود را در ذرّات و عناصر بدن باقی میگذارد؛ و ثانیاً این ودایع و ویژگیها سبب حرکت جوهری و تحوّل وجودی ذرّات بدن شده و در نهایت، زمینهساز اتّصال بدن برآمده از آنها با نفس خود شخص در آخرت میشوند؛ به گونهای که هیچ نفس دیگری، سازگاری و تناسب لازم برای اتّحاد با بدن مذکور را ندارد. بنا بر این نظر، میتوان ضمن ارائه تبیین فلسفی سازگارتر با آیات قرآن و روایات، از اشکالات دیدگاه غیاثالدین دشتکی برحذر ماند. بیتردید اگر بتوان تبیینی فلسفی از معاد جسمانی به دست داد که با ظاهر آیات قرآن و روایات سازگارتر باشد و از ناسازگاری منطقی درونی نیز به دور باشد، آن تبیین پذیرفتنیتر از تبیینهای رقیب خواهد بود. آیا میتوان دیدگاه حکیم زنوزی در باب معاد جسمانی را دیدگاهی منسجم و سازگار با آیات قرآن و روایات دانست؟ و نیز آیا میتوان دیدگاه او در این باره را بر دیدگاه ملاصدرا ترجیح دارد؟ در این مقاله، استدلال شده است که نظریة مدرّس زنوزی در تبیین معاد جسمانی، از اتقان لازم فلسفی برخوردار نیست؛ و نمیتوان آن را بر دیدگاه ملاصدرا ترجیح داد. |
---|