منظر کوه، کوه راوی چیست؟

کوه حوضۀ آبریز دشت‌های پایین‌دستی است که با جذب و هدایت باران، آب‌های زیر‌زمینی و رودخانه‌ها را تغذیه می‌کند. ساکنان کوهپایه‌ها، به‌وضوح نقش کوه را در فرایند زندگی و حیات خود لمس می‌کنند، پس بیهوده نیست اگر به کوه به‌عنوان ولی‌نعمت خود نظر کنند. کوه، حس عظمت و شکوه را در انسان زنده می‌کند. درک فضای...

Descripción completa

Guardado en:
Detalles Bibliográficos
Autor principal: سید امیر منصوری
Formato: article
Lenguaje:EN
FA
Publicado: Nazar research center for Art, Architecture & Urbanism 2021
Materias:
Acceso en línea:https://doaj.org/article/07da408d12334129ab8b2e2696bdc3a3
Etiquetas: Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
Descripción
Sumario:کوه حوضۀ آبریز دشت‌های پایین‌دستی است که با جذب و هدایت باران، آب‌های زیر‌زمینی و رودخانه‌ها را تغذیه می‌کند. ساکنان کوهپایه‌ها، به‌وضوح نقش کوه را در فرایند زندگی و حیات خود لمس می‌کنند، پس بیهوده نیست اگر به کوه به‌عنوان ولی‌نعمت خود نظر کنند. کوه، حس عظمت و شکوه را در انسان زنده می‌کند. درک فضای کوه، چه از خارج و به‌مثابۀ ابژه، و چه از فراز کوه و در نقش سوژه، همواره با فهمی از شکوه مقارن می‌شود. برای درک مفهوم باشکوه و عظیم، بهتر از کوه شاید نتوان مصداقی یافت. کوه، صحنۀ مواجهه با نهایت هستی است. تاریخ فرهنگ و ادیان آنگاه که در صدد بر می‌آید تا از مکاشفۀ پیامبران و عارفان در برابر وجود بی‌انتها یاد کند، صحنۀ کوهستان را انتخاب می‌کند؛ جایی که صورت آن با محتوای مورد نظر انطباق زیادی دارد. برای تجربۀ توحید، کوهستان مقصد مناسبی است. کوه، مکان امن است. انسانی که در خطر موجودات پیرامون و دگرگونی‌های محیطی است، نیاز به مکانی دارد تا بر بالا یا تکیه بر دیوارۀ آن از دسترس خطرات ایمنی جوید. برای فرار از باد و طوفان و سیل و زلزله، کوهستان مأمن خوبی است. کوه لبۀ تماس زمینی با آسمان است. اگر تقدیر انسان در آسمان نوشته می‌شود و باید رو به او داشت، کوه بهترین جایگاه برای روکردن به آسمان است. بر بلندای کوه در مرز زمین و آسمان، قدیمی‌ترین معابد انسان‌ها بر پا شدند تا در نزدیکترین نقطه به منشأ قدرت باشند. کوه، نگهدارندۀ زمین است. در گردش زمین، بیم آن می‌رود تا چگالی سطح زمین در اثر دَوَران کره از هم بپاشد. کوه‌ها همچون میخ‌هایی عمل می‌کنند که پوستۀ زمین را به هستۀ آن متصل نگه می‌دارند. این تعبیرات بسیار دامنه‌دار است. تاریخ و فرهنگ انسان‌ها در مواجهه با کوه خوانش‌های گوناگونی از آن ارائه ‌داده‌اند که ترکیب آنها به شخصیت‌پردازی امروز کوه منتهی شده است. آنچه ما به نام منظر کوه فهم می‌کنیم، ادراکاتی است که در مواجهه با کوه به‌دست می‌آید. قرار گیری در برابر کوه یا بر بالای آن توأم با خاطره‌هایی که نسل‌های گذشته در مواجهه با کوه تجربه کرده‌اند، شخصیتی یگانه را برای ناظر تعریف می‌کند که منظر کوه است. منظر کوه از نعمت، شکوه، توحید، امنیت، عبادت و ایمنی روایت می‌کند. کوه برای انسان تاریخی راوی هویتی مرکب و یگانه است که زندگی در پای آن، همۀ آن صفت‌ها را به یاد می‌آورد. زیستن در چنین فضایی برای انسان، همنشینی با چنان شخصیتی است که آرام می‌دهد. انسان تاریخی در ایران که تجربۀ چنین همنشینی را دارد، کوه را تحلیل نمادین نمی‌کند، بلکه هستی آن را به‌مثابۀ «منظر» می‌فهمد. کوه راوی یک هستی است.