رابطۀ نامطلوب البرز و تهران پدیدارشناسی معنای ذهنی کوههای البرز از نگاه ساکنین شهر تهران
کوهها از دیرباز مظهر برکت و رحمت برای انسانها بودهاند. در تمدنهای باستانی، اغلب آیینهای مذهبی بر فراز کوهها برپا میشده، چراکه در تصور مردم، کوه نزدیکترین مکان به آسمان و جایگاه خدایان و، همچنین زندگی در کوه نشان بریدن از تعلقات دنیایی و پیوستن به علایق آن جهانی بوده است. اما به دلایل جغرافیای...
Guardado en:
Autores principales: | , |
---|---|
Formato: | article |
Lenguaje: | EN FA |
Publicado: |
Nazar
2020
|
Materias: | |
Acceso en línea: | https://doaj.org/article/07f2368d927c4d059c6aa354fd34cd5e |
Etiquetas: |
Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
|
Sumario: | کوهها از دیرباز مظهر برکت و رحمت برای انسانها بودهاند. در تمدنهای باستانی، اغلب آیینهای مذهبی بر فراز کوهها برپا میشده، چراکه در تصور مردم، کوه نزدیکترین مکان به آسمان و جایگاه خدایان و، همچنین زندگی در کوه نشان بریدن از تعلقات دنیایی و پیوستن به علایق آن جهانی بوده است. اما به دلایل جغرافیایی، کوه برای سرزمین ایران و مردم آن دارای اهمیت بیشتری بوده است. آب، از مهمترین کارکرد برای ایرانیان به شمار میرفته است و علاوه بر آن، کارکردهای دفاعی، معیشتی، هوای مطبوع و سایر کارکردهای کالبدی آن سبب شده تا کوهها برای ایرانیان جدای از یک عنصر عینی و کالبدی، دارای معانی ذهنی نیز باشد. کوه برای ایرانیان یک مرکز و نمادی از بهشت بوده و ایرانیان در آن به عبادت میپرداختند. در ادوار تاریخی نیز، همواره کوه مورد ستایش ایرانیان بوده است. اما به مرور زمان و با ورود مذهب و مدرنیته در دو مرحلۀ تاریخی، اهمیت و کارکردهای این عنصر طبیعی-تاریخی برای ایرانیان کم شده است. امروزه شاهد آنیم که کاهش کارکردها و اهمیت کوه در زندگی مردم، منجر به کاهش اهمیت آن در ذهن مردم ساکن کوهپایۀ البرز شده است. چنانکه علیرغم تأکیدات بسیار در مطالعات علمی و طرحهای جامع شهری، ساکنان تهران، امروزه نمیتوانند از مواهب و مزیتهای کوههای شمالی خود بهرهمند شوند و نسبت به تخریب آن هم دچار بیتفاوتی شدهاند. نگارندگان مقاله بر این باورند که این کوهها در حال حاضر در ذهن تهرانیها، دارای معانی متعدد هستند ولی این معانی آنقدر پررنگ نیست که ساکنان تهران را نسبت به تخریب و تجاوز به کوه حساس کند و به طور کلی این مسئله اولویت و مطالبه تهرانیها نیست. لذا در این پژوهش با هدف یافتن معانی ذهنی مردم از کوههای البرز، از روش پدیدارشناسی استفاده شده و تحلیل یافتهها نیز از روش تحلیل مضمون و براساس دستهبندی سلسلهمراتبی با نظریات کینگ و رایان و برنارد صورت گرفته است. |
---|