ارزیابی نظریۀ شوپنهاور دربارۀ معنای زندگی

شوپنهاور زندگی انسان را بی‌معنا می‌داند. می‌توان ادله او را بر ناسازگاری معنای زندگی این گونه بیان کرد: او وجود خدا را به علت وجود درد و رنج‌های فراوان در زندگی منکر شده، معتقد است که انسان به طور ناموجهی آن را برای معنادار ساختن زندگی فرض می‌گیرد و آفریدن این جهان را یک اشتباه می‌داند. زندگی انسان‌...

Descripción completa

Guardado en:
Detalles Bibliográficos
Autor principal: یداله رستمی
Formato: article
Lenguaje:FA
Publicado: Imam Sadiq University 2018
Materias:
Acceso en línea:https://doaj.org/article/0e53834a214d44548b422c59847a6122
Etiquetas: Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
Descripción
Sumario:شوپنهاور زندگی انسان را بی‌معنا می‌داند. می‌توان ادله او را بر ناسازگاری معنای زندگی این گونه بیان کرد: او وجود خدا را به علت وجود درد و رنج‌های فراوان در زندگی منکر شده، معتقد است که انسان به طور ناموجهی آن را برای معنادار ساختن زندگی فرض می‌گیرد و آفریدن این جهان را یک اشتباه می‌داند. زندگی انسان‌ها در این عالم فرایندی است که هدف مشخصی در ساحت آگاهی آنها نیست و فقط تداوم یک امر بیهوده است. او زندگی انسان را به علت غلبه ناملایمات و آلام و متحمل شدن هزینه‌های فراوان بی‌ارزش می‌داند. او همچنین با تأکید بر نقش اراده در انسان معتقد است که با اِعمال آن زندگی‌اش یک فرایند پایان‌ناپذیر را دنبال می‌کند، زیرا خواسته‌های او نامحدود هستند و این باعث درد و رنج و بی‌معنایی زندگی‌اش می‌شود. دیدگاه او قابل نقد است، زیرا او فایده و هدف زندگی را در لذت می‌داند، در حالی که این تنها فایده و هدف زندگی نیست و چیزهای دیگری ممکن است نسبت به لذت ارزش بیشتری داشته باشند. به علاوه، چنین نیست که به‌کارگیری اراده همیشه با رنج همراه باشد، زیرا پیشروی به سوی هدف معمولاً با احساس خوشی همراه است، به خصوص اگر فرد هدف متعالی در نظر داشته باشد.