مقایسه روش‌های تجزیه مؤلفه‌‌های اصلی (PCA) و تجزیه تشخیصی مؤلفه‌های اصلی (DAPC) در بررسی ساختار جمعیتی نژادهای اسب آخال‌تکه، عرب و کاسپین با استفاده از اطلاعات ژنومی

ابداع روش­های تعیین ژنوتیپ با توان بالا و مقرون به صرفه طی سالیان اخیر، امکان ارزیابی ساختار ژنتیکی و ارتباط میان جمعیت­های یک گونه را با استفاده از اطلاعات ژنومی فراهم ساخته است. بررسی ساختار جمعیتی بر اساس نشانگرهای گسترده در سطح ژنوم، اطلاعات ارزشمندی در ارتباط با روابط تکاملی و دسته­بندی زیرجمعی...

Descripción completa

Guardado en:
Detalles Bibliográficos
Autores principales: نسرین بابایی, عباس رافت, محمدحسین مرادی, محمد رضا فیضی درخشی
Formato: article
Lenguaje:FA
Publicado: Ferdowsi University of Mashhad 2021
Materias:
Acceso en línea:https://doaj.org/article/484fceb88b6a4d70b2fa129b9236153e
Etiquetas: Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
Descripción
Sumario:ابداع روش­های تعیین ژنوتیپ با توان بالا و مقرون به صرفه طی سالیان اخیر، امکان ارزیابی ساختار ژنتیکی و ارتباط میان جمعیت­های یک گونه را با استفاده از اطلاعات ژنومی فراهم ساخته است. بررسی ساختار جمعیتی بر اساس نشانگرهای گسترده در سطح ژنوم، اطلاعات ارزشمندی در ارتباط با روابط تکاملی و دسته­بندی زیرجمعیت­ها فراهم می­کند. هدف از این تحقیق مقایسه دو روش­ تجزیه مؤلفه­های اصلی (PCA) و تجزیه تشخیصی مؤلفه‌های اصلی (DAPC) در بررسی ساختار و روابط بین جمعیتی سه نژاد اسب موجود در منطقه خاورمیانه شامل آخال­تکه، عرب و کاسپین بود. به این منظور از داده­های ژنومی بدست آمده از آرایه­هایIllumina 50K SNP Beadchip  در 61 نمونه از این نژادها استفاده شد. این تحقیق با همکاری پروژه کنسرسیوم تنوع ژنتیکی اسب (EGDC) انجام شد و کدهای مورد نیاز برای آنالیز داده­ها در نرم­افزار R تهیه شدند. نتایج حاصل نشان داد که در هر دو روش 8/10 درصد واریانس توسط دو مؤلفه اول توجیه می­شود و هر دو روش سه جمعیت را جدا از هم خوشه­بندی کردند. معیار ارزیابی تعداد بهینه خوشه­بندی برای روش DAPC، معیار اطلاعات بیزی (BIC) بود که تعداد K=3 بهترین نتیجه را با کمترین BIC نشان داد. روش DAPC نسبت به روش PCA با نتایج بهتری همراه بود .در تعیین شمار بهینة K بهتر از روش PCA عمل کرد و تصویر بهتری از ارتباط بین افراد ارائه داد. همچنین در انتساب افراد به گروه­های خود هر دو روش صحت بسیار خوبی ارائه دادند. در مجموع نتایج این تحقیق نشان می­دهد با وجود اینکه نتایج تحقیقات گذشته این سه جمعیت را که مربوط به منطقه خاورمیانه هستند در یک خوشه از درخت همسایگی قرار می­دهند، ولی با توجه به نتایج این پژوهش و با استفاده از روش­های مورد استفاده در این تحقیق، سه نژاد به صورت مجزا گروه­بندی می­شوند و DAPC می­تواند تصویر بهتری از روابط بین جمعیتی در نژادهای اسب ارائه دهد.