پدیدارشناسی معنای زندگی در اندیشه هوسرل
ادموند هوسرل، فیلسوف سرشناس معاصر، با تکیه بر حیث التفاتی آگاهی، روش نوین پدیدارشناسی استعلایی را در فلسفه غرب مطرح کرد. طبق این روش، بر خلاف تجربهباوران، حقیقت نه ریشه در تجربههای حسی از جهان فیزیکی دارد، نه از عناصر متافیزیکی برمیخیزد، بلکه امری است که پیشاروی آگاهی قرار گرفته و متعلَّق آن به ح...
Enregistré dans:
Auteur principal: | |
---|---|
Format: | article |
Langue: | FA |
Publié: |
Imam Sadiq University
2021
|
Sujets: | |
Accès en ligne: | https://doaj.org/article/48ffa475c6b5443b8d2d5b2a256a959e |
Tags: |
Ajouter un tag
Pas de tags, Soyez le premier à ajouter un tag!
|
Résumé: | ادموند هوسرل، فیلسوف سرشناس معاصر، با تکیه بر حیث التفاتی آگاهی، روش نوین پدیدارشناسی استعلایی را در فلسفه غرب مطرح کرد. طبق این روش، بر خلاف تجربهباوران، حقیقت نه ریشه در تجربههای حسی از جهان فیزیکی دارد، نه از عناصر متافیزیکی برمیخیزد، بلکه امری است که پیشاروی آگاهی قرار گرفته و متعلَّق آن به حساب میآید. در این فرایند، جهان فیزیکی به تعلیق درمیآید و آنچه باقی میماند آگاهی و تجربۀ التفاتی و ایدئال از ذات اشیاء است. از این رو، جهان آن گونه که بر آگاهی پدیدار میشود معیار حقیقت خواهد بود. از نظر او، تنها راه تبدیل شدن فلسفه به علمی متقن و به تبع آن رهایی از بحران جهان معاصر و دستیابی به عالم زندگیِ مطلوب بهکارگیری روش پدیدارشناسی استعلایی است. هوسرل پرسش از معنای زندگی را به شکل مستقیم مورد بررسی قرار نداده، اما چشمانداز نوینی را برای عالم زندگی تصویر کرده است. طبق این نگرش نوین، که در پژوهش حاضر تحلیل خواهد شد، زندگی آن گونه که بر ما پدیدار شده و شهود بیواسطه از آن داریم، حقیقتی استعلایی است که بر بستر عقلانیت میتواند افق نوینی را برایمان بگشاید. |
---|