مشارکت: مبنای طراحی فضاهای شهری چندعملکردی

ایدۀ طراحی فضای چندعملکردی به صورت‌های مختلف و با معانی متفاوت، همواره در حوزۀ ادبیات رشته‌های مربوط به معماری و شهر حضور داشته و تعریف این مفهوم به صورت جامع همچنان در حال تکمیل است. اما این نوع فضاهای شهری در کشورهای در حال توسعه از دیرباز به صورت خودجوش وجود داشته‌اند. در کشورهای توسعه‌یافته برای...

Descripción completa

Guardado en:
Detalles Bibliográficos
Autor principal: عطیه غفوری
Formato: article
Lenguaje:EN
FA
Publicado: Nazar research center for Art, Architecture & Urbanism 2020
Materias:
Acceso en línea:https://doaj.org/article/52ce75f923484f7597dddd1ad8ddf5dc
Etiquetas: Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
Descripción
Sumario:ایدۀ طراحی فضای چندعملکردی به صورت‌های مختلف و با معانی متفاوت، همواره در حوزۀ ادبیات رشته‌های مربوط به معماری و شهر حضور داشته و تعریف این مفهوم به صورت جامع همچنان در حال تکمیل است. اما این نوع فضاهای شهری در کشورهای در حال توسعه از دیرباز به صورت خودجوش وجود داشته‌اند. در کشورهای توسعه‌یافته برای خارج‌شدن از چارچوبی که یک فضا برای آن طراحی شده است، سخت‌گیری‌های بیشتری اعمال می‌شود. اما با وجود تفاوت‌هایی که در تملک فضاهای عمومی وجود دارد، فضاهای چندعملکردی در سراسر جهان پدید آمده‌اند و روزبه‌روز در حال افزایش هستند. این فضاها، با توجه به بستری که در آن شکل گرفته‌اند، ویژگی‌های مربوط به مورفولوژی فضا و ابعاد و اندازه‌ها و نیز عملکرد اصلیشان با یکدیگر تفاوت‌هایی دارند. اما در عین این تفاوت‌ها دارای الگوهای مشترکی هستند که درنظرگرفتن آنها به برنامه‌ریزی و طراحی برای این‌گونه فضاها در آینده کمک می‌کند. این نوشتار، 80 نمونه از فضاهایی را که در حال حاضر به صورت چندعملکردی فعال هستند یا پتانسیل لازم برای تبدیل‌شدن به این‌گونه فضاها را دارند، بررسی می‌کند. در این پژوهش، برای انتخاب نمونه‌ها و استخراج الگوها از روش استدلال مبتنی بر نمونه (CBR) در کنار زبان الگوی کریستوفر الکساندر استفاده شده است. نتیجه الگوهایی است که می‌تواند به طراحان کمک کند در مواجهه با پروژه‌های شهری جهت افزایش کیفیت زندگی شهروندان مؤثرتر عمل کنند. در نهایت مشاهده می‌شود که الگوهای به‌دست‌آمده کمتر شکل کالبدی داشته و بیشتر به شکل برنامه‌ریزی و مدیریت فضا هستند. الگویی که بیشترین تکرار را در میان الگوهای استخراج شده دارد، «مشارکت» است که باید به عنوان یک فرهنگ در تمامی اشکال خود، از ابتدا در فرایند برنامه‌ریزی، طراحی و بهره‌برداری لحاظ شود.