مقایسه مواضع هایدگر متقدم و متاخر در باب نقد و چیرگی بر متافیزیک با ملاحظه اثرپذیری آن از الهیات مسیحی

هدف از پژوهش حاضر مطالعۀ نحوۀ مواجهۀ هایدگر با سنت متافیزیکی است، تا به واسطۀ آن روشن گردد که این مواجهه اولاً در مسیر فکری هایدگر دچار چه دگرگونی‌هایی شد، و ثانیاً مواضع هایدگر در باب متافیزیک تا چه اندازه متأثر از الهیات مسیحی بوده است؟ بر این اساس، این پرسش را مبنا قرار دادیم که پروژۀ «تخریب هستی...

Descripción completa

Guardado en:
Detalles Bibliográficos
Autores principales: مهدی پاکنهاد, عباس یزدانی
Formato: article
Lenguaje:FA
Publicado: Imam Sadiq University 2021
Materias:
Acceso en línea:https://doaj.org/article/578950a8e5fc43c79bf6c6b45ad35769
Etiquetas: Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
Descripción
Sumario:هدف از پژوهش حاضر مطالعۀ نحوۀ مواجهۀ هایدگر با سنت متافیزیکی است، تا به واسطۀ آن روشن گردد که این مواجهه اولاً در مسیر فکری هایدگر دچار چه دگرگونی‌هایی شد، و ثانیاً مواضع هایدگر در باب متافیزیک تا چه اندازه متأثر از الهیات مسیحی بوده است؟ بر این اساس، این پرسش را مبنا قرار دادیم که پروژۀ «تخریب هستی‌شناسانۀ تاریخ متافیزیک» در هایدگر متقدم و رویکرد «چیرگی بر متافیزیک» در هایدگر متاخر به چه نحو صورت پذیرفت، و دلایل گذار او از رویکرد «تخریب متافیزیک» به رویکرد «چیرگی بر متافیزیک» چه بود؟ یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که از منظر هایدگر، نقد متافیزیک بستر ضروری راهیابی به حقیقت هستی است، چرا که متافیزیک، به واسطۀ ماهیت انتو-تئولوژیک‌اش زمینۀ انحراف تاریخی فلسفه و دور شدنش از تفکر اصیل را ایجاد کرد، که نتیجۀ آن را می‌توان در فروبستگی و به خفا رفتن هستی، بی خانمانی و عسرت بشر امروز و نیهیلیسم تکنولوژیک دوران معاصر مشاهده کرد. در عین حال، تعلق خاطر هایدگر به سنت الهیات ایمانی به او کمک کرد تا صورت‌بندی متمایز فلسفی‌اش در نقد و گذار از متافیزیک را با تکیه بر ادبیاتی همسو با کلام مقدس تقریر کند و از این طریق بکوشد تا با گذر از مرزهای محدودکنندۀ فلسفه‌های مرسوم، در راه یک اندیشۀ تماماً غیرمتافیزیکی گام بردارد.