بررسی دیدگاه ویلیام کریگ در باب مسئلۀ تقدیرگرایی کلامی
ویلیام لین کریگ معتقد است که استدلال تقدیرگرایی کلامی که در صدد نشان دادن عدم اختیار انسان است از دو جهت عمده گرفتار اشکال است. در این استدلال در تفسیر «در محدودۀ قدرت قرار داشتن» میان ضروت لازم و ضرورت لزوم خلط شده است. همچنین این استدلال به تمایز میان تغییر گذشته و تأثیرگذاری خلافواقع بیتوجه بود...
Guardado en:
Autores principales: | , |
---|---|
Formato: | article |
Lenguaje: | FA |
Publicado: |
Imam Sadiq University
2017
|
Materias: | |
Acceso en línea: | https://doaj.org/article/60a3beac15cf498996a3f3c155785026 |
Etiquetas: |
Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
|
Sumario: | ویلیام لین کریگ معتقد است که استدلال تقدیرگرایی کلامی که در صدد نشان دادن عدم اختیار انسان است از دو جهت عمده گرفتار اشکال است. در این استدلال در تفسیر «در محدودۀ قدرت قرار داشتن» میان ضروت لازم و ضرورت لزوم خلط شده است. همچنین این استدلال به تمایز میان تغییر گذشته و تأثیرگذاری خلافواقع بیتوجه بوده است. در کنار نقد کریگ بر این استدلال، شاهد نظریۀ ایجابی او در اثبات اختیار انسان هستیم که او را در جرگۀ مولینیستها قرار میدهد، زیرا او برای اثبات اختیار انسان از نظریۀ علم میانه بهره میگیرد. از نظر کریگ، نظریۀ علم میانه نیازمند اثبات فلسفی نیست و در عین حال میتوان دلایل الهیاتی متعدد مبنی بر صحت آن ارائه کرد. از جمله میتوان به مشیت الهی و علم پیشین الهی به عنوان دو مفهوم الهیاتی اشاره کرد که علم میانه در تبیین آنها مؤثر است. اما به نظر میرسد که روش کریگ در اثبات اختیار انسان با استفاده از نظریۀ علم میانه گرفتار اشکال است. در کنار اشکالات تومیستها، همچون عدم وجود متعلق برای این علم و انفعالپذیری علم الهی، نظریۀ علم میانه با تلقی کریگ با اختیار انسان نیز سازگار نیست. |
---|