بررسی معنای هستی- خداشناسی در اندیشه هایدگر متاخر
مارتین هایدگر در آثار متأخر خود تشریح میکند که متافیزیک به مثابه هستیـخداشناسی چگونه با توجه صرف به هستندگان آنها را از یک سو به جهت چیستی یا ذات مورد بررسی قرار میدهد و از سوی دیگر به جهت بودگی و قرار گرفتن در زنجیرۀ علّی ذیل برترین هستنده یا همان خداوند. وی با نگاه نقادانه به ساختار هستیـخدا...
Guardado en:
Autores principales: | , |
---|---|
Formato: | article |
Lenguaje: | FA |
Publicado: |
Imam Sadiq University
2019
|
Materias: | |
Acceso en línea: | https://doaj.org/article/6f2f355600c0471c9a67cdc95b764868 |
Etiquetas: |
Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
|
Sumario: | مارتین هایدگر در آثار متأخر خود تشریح میکند که متافیزیک به مثابه هستیـخداشناسی چگونه با توجه صرف به هستندگان آنها را از یک سو به جهت چیستی یا ذات مورد بررسی قرار میدهد و از سوی دیگر به جهت بودگی و قرار گرفتن در زنجیرۀ علّی ذیل برترین هستنده یا همان خداوند. وی با نگاه نقادانه به ساختار هستیـخداشناسی متافیزیک، بر آن است تا تبیین کند که رویکرد هستیـخداشناسانه هم سبب از دست رفتن فهم هستی شده و هم در نتیجۀ آن الوهیت را از جایگاه اصلی خود خارج کرده است. در این مقاله بر آنیم تا معنای هستیـخداشناسی را در تفکر هایدگر متأخر بررسی کنیم و بدین منظور در پی آن هستیم که چگونه متافیزیک نزد هایدگر از نگاه همدلانۀ هستیشناسی بنیادین به رویکرد انتقادی هستیـخداشناسی تغییر جایگاه پیدا کرد و آثار دورۀ گذار و دورۀ متأخر وی را بدین منظور مورد تأمل قرار میدهیم. در این مقاله با تبیین ساختار هستیـخداشناسانۀ متافیزیک از منظر هایدگر نشان خواهیم داد که چگونه هستی مغفول واقع شده سبب تولد الهیات متافیزیکی شده است. |
---|