خشکی و منظر ارزیابی شاخص‌های منظرین در بسترهای خشک

در حال حاضر یک سوم از بستر زمین را محیط‌های خشک تشکیل می‌دهند. اتحادیۀ بین‌المللی حفاظت از طبیعت، زمین‌های خشک را به ‌عنوان مناطق دارای کمبود آب تعریف می‌کند، جایی که بارندگی ممکن است محدود بوده و یا فقط برای یک دورۀ کوتاه باشد. با توجه به شرایط آب و هوایی و مداخلات روزافزون انسانی در اکوسیستم‌ها، و...

Descripción completa

Guardado en:
Detalles Bibliográficos
Autores principales: مینا قیاسی, مهدی شیبانی, امین حبیبی, علی گلی
Formato: article
Lenguaje:EN
FA
Publicado: Nazar research center for Art, Architecture & Urbanism 2019
Materias:
Acceso en línea:https://doaj.org/article/78f71f6de0ec431b827b33e0fe14e11b
Etiquetas: Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
Descripción
Sumario:در حال حاضر یک سوم از بستر زمین را محیط‌های خشک تشکیل می‌دهند. اتحادیۀ بین‌المللی حفاظت از طبیعت، زمین‌های خشک را به ‌عنوان مناطق دارای کمبود آب تعریف می‌کند، جایی که بارندگی ممکن است محدود بوده و یا فقط برای یک دورۀ کوتاه باشد. با توجه به شرایط آب و هوایی و مداخلات روزافزون انسانی در اکوسیستم‌ها، و با توجه به گسترش لجام‌گسیختۀ شهرها، خشکی و خشکی‌زایی و زمینۀ ظهور آن یعنی بسترهای خشک و چگونگی تعامل انسان با آن، از موضوعات روز و دغدغه‌های معماران منظر و نظریه‌پردازان و طرفداران محیط زیست است. اما آنچه تا به امروز صورت گرفته، تفسیر و ارزیابی این بسترها در زمرۀ پدیدۀ صرفاً اقلیمی و بعضاً در چارچوب موضوعی اکولوژیکی است، که نقش انسان را به عنوان مخاطب مؤثر و متأثر از آن نادیده می‌گیرد و یا کم اهمیت می‌کند. این پژوهش به روش کیفی و با استدلال منطقی به واسطۀ مطالعات کتابخانه‌ای، به مرورادبیات موضوع در حوزۀ فرایند ادراک منظر پرداخته و به دنبال تفکری منظرین و نشان‌دادن پتانسیل‌های عینی-ذهنی بسترهای خشک در قالب منظر خشک است. بدین منظور برای رسیدن به پاسخ سؤالات پژوهش، به دلیل وجود شاخص‌های تدوین‌شده برای ارزیابی مناظر از دو نظریۀ عینی در قالب ویژوآل لندز و دیگری نظریۀ ذهنی در چارچوب نظریۀ جیکوبز استفاده شده است. ارزیابی و تحلیل شاخص‌های بصری و ذهنی بسترهای خشک در این دو قالب، نشان می‌دهد که در ارزیابی مؤلفه‌های زیست‌شناختی و فیزیکی بسترهای خشک که شامل مورفولوژی، پوشش گیاهی، بافت و رنگ است، با شاخص‌های مورد نظر تطابق‌پذیری وجود داشته و می‌توان این بسترهای طبیعی را از چارچوب صرفاً آب و هوایی و محیط زیستی فراتر دانست و برای آن هویتی منظرین قائل شد.