علم قبل از ایجاد خداوند به اشیاء؛ برتری دیدگاه علم بلا معلوم بر نظریه علم اجمالی در عین کشف تفصیلی

ملاصدرا، علم را در شمار صفات حقیقی ذات ­الاضافه دانسته و بر اساس اصل سنخیت، با شناخت صفت علم در انسان و رفع نواقص آن، همان معنا را در جهت کمال به خداوند نسبت داده است. یعنی همان گونه که در انسان، علم صفتی اضافی و نیازمند معلوم است، در خداوند نیز بر همین شاکله است؛ اما بدون جهات نقص. پس از پذیرش این...

Descripción completa

Guardado en:
Detalles Bibliográficos
Autores principales: نعیمه معین الدینی, علی اکبر نصیری
Formato: article
Lenguaje:FA
Publicado: Imam Sadiq University 2014
Materias:
Acceso en línea:https://doaj.org/article/9f9026a36aed44a5b62512017f0c3c4b
Etiquetas: Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
Descripción
Sumario:ملاصدرا، علم را در شمار صفات حقیقی ذات ­الاضافه دانسته و بر اساس اصل سنخیت، با شناخت صفت علم در انسان و رفع نواقص آن، همان معنا را در جهت کمال به خداوند نسبت داده است. یعنی همان گونه که در انسان، علم صفتی اضافی و نیازمند معلوم است، در خداوند نیز بر همین شاکله است؛ اما بدون جهات نقص. پس از پذیرش این مطلب، با توجّه به قواعدی چون «اتّحاد عاقل و معقول» و «بسیط الحقیقه کلّ الاشیاء»، صدرا دیدگاه خود دربارة علم الاهی را در نظریة «علم اجمالی در عین کشف تفصیلی» ارائه کرد. این نظریه با اشکالاتی مواجه است، از جمله: اضافی بودن علم؛ عدم تبیین علم خداوند به معدومات، ممتنعات و نحوة تعلق علم الاهی به جزئیات قبل از ایجاد تفصیلی اشیاء؛ قبول اتحاد عالم و معلوم در خداوند بر اساس علم حضوری؛ کل ­الأشیاء بودن حقّ ­تعالی؛ و ذومراتب دانستن ذات­ الاهی به دو مرتبة اجمال و تفصیل. در مقابل، روایات اسلامی، به منظور شناخت و تبیین علم الاهی، تقریر بدیعی از نظریة «علم­ بلا معلوم» را مطرح ­کرده­اند. جهات رجحان این نظریه، در قید «بلا معلوم» نهفته است که اضافی بودن صفت علم را نفی می­کند. نتیجة مهمی که در این نظر بدست می­آید، عدم تقیید و تحدید علم الاهی به معلوم می­باشد، که کاشفیّت اتمّ این علم را در پی دارد.