کارکردگرایی تحققگر و زندگی پس از مرگ

در فلسفۀ ذهن معاصر، برخی با ارائۀ مدلی تلفیقی از کارکردگرایی و نظریۀ این‌همانی، به دنبال تحویل حالات نفسانی به حالات بدنی و فیزیکی و به این ترتیب تحویل شخصیت آدمی به بدن و دستگاه عصبی او هستند. از آنجا که این رویکرد از یک سو می‌تواند به عنوان مدل تکامل‌یافته و جرح‌وتعدیل‌شدۀ نظریۀ این‌همانی به شمار...

Description complète

Enregistré dans:
Détails bibliographiques
Auteur principal: مهدی غیاثوند
Format: article
Langue:FA
Publié: Imam Sadiq University 2019
Sujets:
Accès en ligne:https://doaj.org/article/af619f46d629492f8736082f14e56a61
Tags: Ajouter un tag
Pas de tags, Soyez le premier à ajouter un tag!
Description
Résumé:در فلسفۀ ذهن معاصر، برخی با ارائۀ مدلی تلفیقی از کارکردگرایی و نظریۀ این‌همانی، به دنبال تحویل حالات نفسانی به حالات بدنی و فیزیکی و به این ترتیب تحویل شخصیت آدمی به بدن و دستگاه عصبی او هستند. از آنجا که این رویکرد از یک سو می‌تواند به عنوان مدل تکامل‌یافته و جرح‌وتعدیل‌شدۀ نظریۀ این‌همانی به شمار آید، گاهی مدل «کارکردی تحویل» یا «این‌همانی کارکردی» خوانده می‌شود. از دیگر سو، همین رویکرد، از آنجا که نسخه‌ای از کارکردگرایی نیز به شمار می‌آید، گاهی با عنوان «کارکردگرایی تحققگر» نیز خوانده می‌شود. در این مقاله استدلال شده است که دفاع از امکان زندگی پس از مرگ بر اساس این رویکرد تقریباً هیچ مزیتی در مقایسه با سایر صورت‌بندی‌های فیزیکالیستی امکان زندگی پس از مرگ نخواهد داشت؛ چرا که این ایده عملاً، برای دور ماندن از مشکل ناسازگاری درونی، به نسخه‌ای از نظریۀ این‌همانی نوعی و یا این‌همانی نمونه‌ایِ شخص و بدن تبدیل می‌شود. به این ترتیب در به‌کارگیری مفاهیمی چون «تحقق» به منظور تبیین رابطۀ شخص و بدن و همچنین دفاع از تحقق‌پذیری چندگانۀ شخص ناکام خواهد بود.