استدلال اخلاقی علیه وجود خدا؟

گرچه در سنت فلسفۀ دین استدلال اخلاقی بر وجود خدا موضوعی شناخته‌تر است، در دهه‌های اخیر فیلسوفان خداناباور به طرح استدلال اخلاقی علیه وجود خدا نیز پرداخته‌اند. این استدلال دست‌کم به پنج شکل متفاوت صورت‌بندی شده است: (1) استدلال از طریق مسئلۀ شر، (2) استدلال از طریق نقد باخودبیگانگی، (3) استدلال از طر...

Descripción completa

Guardado en:
Detalles Bibliográficos
Autor principal: امیرحسین خداپرست
Formato: article
Lenguaje:FA
Publicado: Imam Sadiq University 2018
Materias:
Acceso en línea:https://doaj.org/article/b93cb84503bb4ad187226809f05e1ee9
Etiquetas: Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
Descripción
Sumario:گرچه در سنت فلسفۀ دین استدلال اخلاقی بر وجود خدا موضوعی شناخته‌تر است، در دهه‌های اخیر فیلسوفان خداناباور به طرح استدلال اخلاقی علیه وجود خدا نیز پرداخته‌اند. این استدلال دست‌کم به پنج شکل متفاوت صورت‌بندی شده است: (1) استدلال از طریق مسئلۀ شر، (2) استدلال از طریق نقد باخودبیگانگی، (3) استدلال از طریق خودآیینی، (4) استدلال از طریق نقد مصلحت‌اندیشی، و (5) استدلال از طریق آموزه‌های غیراخلاقی ادیان. برخی از این صورت‌بندی‌ها را می‌توان استدلال اخلاقی نظری علیه وجود خدا و برخی دیگر را استدلال اخلاقیِ عملی علیه وجود خدا شمرد. استدلال‌های اخلاقی نظری علیه وجود خدا بر شواهدی اخلاقی تمرکز دارند که نشان می‌دهند خدایی در کار نیست و خداباوری کاذب است، در حالی که استدلال‌های اخلاقیِ عملی نشان می‌دهند باور به وجود خدا مانع زندگی شکوفای اخلاقی و دستیابی به غایت آن است یا حتی موجب اعمال غیراخلاقی می‌شود. در پایان مقاله، نتیجه می‌گیرم که هیچ یک از صورت‌بندی‌های استدلال اخلاقی علیه وجود خدا به نتیجۀ مطلوب خود نمی‌رسد. با این حال، توجه به آنها حاوی درس‌های اخلاقی مهمی برای خداباوران است.