بررسی نظریۀ عدم انقطاع فیض الهی بر اساس یک استدلال تجربی و یک تحلیل فلسفی
در بحث حدوث و قدم عالم، یکی از انتقادات برخی فلاسفه بر متکلمین مسلمان این است که قبول حدوث زمانی عالم منجر به انقطاع فیض الهی میشود. زیرا حدوث زمانی مستلزم این است که زمانی وجود داشته که در آن، علیرغم حضور خداوند، عالم وجود نداشته است. اما به نظر میرسد اگر بتوان نشان داد که عالم مادی ظرفیت و قابل...
Guardado en:
Autores principales: | , |
---|---|
Formato: | article |
Lenguaje: | FA |
Publicado: |
Imam Sadiq University
2017
|
Materias: | |
Acceso en línea: | https://doaj.org/article/c7648f9e9c4048b3a57b5d27b35befe1 |
Etiquetas: |
Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
|
Sumario: | در بحث حدوث و قدم عالم، یکی از انتقادات برخی فلاسفه بر متکلمین مسلمان این است که قبول حدوث زمانی عالم منجر به انقطاع فیض الهی میشود. زیرا حدوث زمانی مستلزم این است که زمانی وجود داشته که در آن، علیرغم حضور خداوند، عالم وجود نداشته است. اما به نظر میرسد اگر بتوان نشان داد که عالم مادی ظرفیت و قابلیت ازلی بودن را ندارد و یا به تعبیر حکما «تام القابلیه» نیست، فیاضیت الهی خدشهدار نمیشود. در این مقاله، با دو رهیافت نشان داده میشود که حدوث زمانی عالم مستلزم نفی فیاضیت الهی نیست. رهیافت اول یک استدلال پسینی بر پایۀ قانون دوم ترمودینامیک است. بر این اساس، عالم مادی به عنوان یک سیستم ایزوله، رو به افزایش آنتروپی و مرگ حرارتی دارد و در نتیجه قابلیت ازلی بودن را ندارد. رهیافت دوم یک استدلال پیشینی با استفاده از تعریف حدوث زمانی عالم است. دلالت تعریفی که فلاسفه از حدوث ارائه میکنند منجر به فرض گرفتن دورهای میشود که در آن دوره عالم ماده وجود نداشته است. اما این یک فرض ذهنی و تناقضآلود است. |
---|