موجه بودن باور متداول به خداوند بر اساس معرفتشناسیِ مبتنی بر شنیدههای اطمینانیافته
چالشهای معرفتشناسانۀ بسیاری حول توجیه باور به خداوند در سه قرن گذشته وجود داشته است، به گونهای که برخی همچون پلنتینگا صرف تضمین را به جای توجیهِ استدلالی در این زمینه مطرح کردند و باور به وجود خداوند را باوری پایه نشان دادند. اما میلیونها انسان، بدون توجه به این چالشها، باور به وجود خداوند را ب...
Guardado en:
Autor principal: | |
---|---|
Formato: | article |
Lenguaje: | FA |
Publicado: |
Imam Sadiq University
2021
|
Materias: | |
Acceso en línea: | https://doaj.org/article/d699c82961a64e3eacc95b4057a052c2 |
Etiquetas: |
Agregar Etiqueta
Sin Etiquetas, Sea el primero en etiquetar este registro!
|
Sumario: | چالشهای معرفتشناسانۀ بسیاری حول توجیه باور به خداوند در سه قرن گذشته وجود داشته است، به گونهای که برخی همچون پلنتینگا صرف تضمین را به جای توجیهِ استدلالی در این زمینه مطرح کردند و باور به وجود خداوند را باوری پایه نشان دادند. اما میلیونها انسان، بدون توجه به این چالشها، باور به وجود خداوند را بدون آن که ایمانگرا باشند برای خودشان موجه میدانند. این توجیه از کجا ناشی میشود؟ آیا توجیه آنها از لحاظ معرفتشناختی قابل تبیین است؟ در این مقاله در نظر است ضمن تبیین جریانهای جدید معرفتشناسی اجتماعی و «گواهی»، اهمیت معرفتشناسی مبتنی بر شنیدههای اطمینان یافته نشان داده شود، سپس استدلال گردد که شنیدههای اطمینان یافتۀ ما درباره وجود خداوند و صفات او، که به پیامبران منتهی میشود و آن نیز به اقرار خداوند و تبیین او از خودش مبتنی است، میتواند بهترین توجیه برای باورهای ما باشد. در نهایت به این سؤال پاسخ داده شود که چگونه گواهی خداوند بر وجود و صفاتش که از طریق پیامبران به ما رسیده است میتواند یکی از بهترین توجیههای معرفتی برای باور به وجود و صفات خداوند باشد؟ و این نوع معرفتشناسی دینی چه مزایایی نسبت به قرینهگرایی یا صورتهای گوناگون برهانآوری بر وجود خداوند و صفات او میتواند داشته باشد؟ |
---|